«اتحادیههای صنفی نقش مهمی در اقتصاد و کارآفرینی جامعه دارند و باید از این ظرفیت استفاده کرد تا شاهد شکوفایی اقتصادی در جامعه باشیم». این، نگاه دکترعلی توسطی رئیس اتحادیه ماشین آلات کشاورزی و صنعتی تهران، به اتحادیه هاست. با این کارآفرین و فعال اقتصادی به گفتوگو نشستیم.
اجازه دهید مصاحبه را با بیوگرافی شما آغاز کنیم.
علی توسطی متولد ۱۳۴۶ فارغ التحصیل رشته جامعه شناسی از دانشگاه تهران در مقطع لیسانس، کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی و دکترای توسعه از دانشگاه علوم و تحقیقات هستم. من از سال ۱۳۸۷ مسئولیت اتحادیه ماشین آلات کشاورزی و صنعتی تهران را به عهده دارم و در این مابین از زمان افتتاح تا زمان حذف از قانون مسئولیت اتحادیه کشوری ماشین آلات کشاورزی و صنعتی ساختمانی کشور را هم به عهده داشتم. در این مدت ۱۰سال افتخار همکاری با اتاق اصناف فعلی و مجمع امور صنفی توزیعی سابق را داشتهام.
از نگاه کارشناسی شما اتحادیهها چه تأثیری در کارآفرینی دارند؟
من با تجربه بیش از ۱۰ ساله در اتحادیه ماشین آلات کشاورزی، صنعتی و ساختمانی و حضور در اتحادیههای دیگر متوجه شدهام که هر اتحادیهای در هر صنفی چقدر میتواند در اقتصاد کارآفرینی و اشتغال کلان جامعه تأثیرگذار باشد و همانطور که یک پرنده با دو بال پرواز میکند برای پرواز اصناف هم دو بال تجربه و علم نیاز داریم. بدون شک این تجربه از گذشتههای دور به صورت سنتی در همه اصناف وجود داشته است و با ورود تحصیل کردهها و نسل جدید با تحصیلات آکادمیک، امیدواریم با بازنگری در هرم مدیریتی اتاق اصناف و اتحادیهها و تلفیق دانش و تجربه بتوانیم دستاوردهای بهتری را برای نسلهای بعد از خود داشته باشیم.
لطفا کمی درباره تاریخچه و فعالیت اتحادیه ماشین آلات کشاورزی توضیح دهید
اتحادیه ماشین آلات کشاورزی سال ۱۳۵۲ تأسیس شد و طی این سالها فراز و نشیب زیادی داشته است. این اتحادیه اکنون بیش از هزار عضو فعال دارد و البته بیش از ۸۰۰ نفر از شرکتها و افراد حقیقی و حقوقی ساماندهی شدهاند و بقیه هم در حال ساماندهی شدن هستند.
باید گفت که این اتحادیه در حوزه مباحث توسعهای و اقتصاد مقاومتی بسیار تأثیرگذار است چون در واقع به عنوان یک مگاسندیکا و یک سندیکای زیربنایی فعالیت میکند و پشتیبانی از بسیاری از اتحادیهها و بخشهایی که در ارتباط با تولید اعم از کشاورزی و صنعتی هستند از طریق همین اتحادیه انجام میشود. این اتحادیه در کنار پشتیبانی از این مجموعهها کارهای دیگری هم انجام میدهد. به عنوان مثال محصولات متنوعی در حوزه ماشین آلات کشاورزی، ماشین آلات ساختمانی و صنعتی، دام و طیور و همچنین انرژیهای نوین همچون انرژیهای خورشیدی و اتوماسیون صنعتی وجود دارد که این فناوریها و محصولات ازطریق اعضای ما به داخل انتقال داده میشود. این انتقال فناوری از طریق نمایشگاههای بینالمللی و از کشورهای صاحب دانشهای جدید صورت میگیرد که این انتقال میتواند به صورت دانشی یا کالایی انجام شود. پس از انتقال، این فناوری به مراجع مربوطه معرفی میشود و مجوزهای لازم برای فعالیتها گرفته میشود که البته باید گفت در این بخش واقعا جای کار بسیاری دارد.
همچنین باید گفت که قدیمیترین بخش اتحادیه بخش ماشین آلات کشاورزی و جدیدترین بخش هم اتوماسیون صنعتی و انرژیهای خورشیدی و انرژیهای پاک هستند که امیدواریم بتوانیم در بخش آخر یعنی انرژیهای خورشیدی، فعالیت بیشتری داشته باشیم و همکارانمان را در ارتباط با آلایندگی هوا، انرژی پاک و صنایع انرژیهای تجدیدپذیر، فعال کنیم تا از ۳۰۰ روز آفتابی موجود در کشور نهایت بهره برداری را داشته باشیم.
همانطور که مستحضر هستید اکنون در شرایط خاص تحریم قرار داریم و به دنبال افزایش نرخ ارز و نوسانات آن، واردات با مخاطرات جدی مواجه شده است. این موانع را در واردات چگونه ارزیابی میکنید و به عنوان یک فعال اقتصادی چه راهکاری را میتوانید به دولت پیشنهاد دهید تا فضای کسب و کار از حالت انجماد فعلی خارج شود؟
من بارها اشاره کردهام ما تا زمانی که تفکر سیستمی نداشته باشیم کارهایی که میکنیم کمتر به نتیجه میرسد یا بهرهوری کمتر به چشم میآید. بهتر است یک مثال درباره ساعت بزنیم. یک ساعت دهها چرخ دنده دارد که هر کدام وظیفه خود را دارند و اگر یکی از این چرخ دندهها درست کار نکند فعالیت بقیه چرخ دندهها هم ارزشی ندارد چون درنهایت ساعت نمیتواند یک زمان دقیق را به ما نشان دهد.
در علوم انسانی اجتماعی و رفتاری هم تئوریهای تفکر سیستمی دقیقا به این موضوع اشاره میکند که همه بخشها و سطوح جامعه باید در تعامل با همدیگر فعال باشد تا بتواند به یک خروجی نهایی برسد. ما زمانی که در صنوف و بخش اقتصادی جامعه هستیم هرگز ایزوله و منزوی فعالیت نمیکنیم بلکه با گمرکات، سازمانهای دولتی، سازمان امور مالیاتی، سازمان صنعت، معدن، تجارت (صمت) و سازمانهای دخیل در کشف قاچاق بهداشتی و. . در ارتباط هستیم تا فعالیت مثمر ثمر اقتصادی در داخل کشور داشته باشیم.
ازسوی دیگر با کسانی که تولیدکننده مواد اولیه یا دانش یا کالایی در خارج از کشور هستند نیز باید تعاملات بینالمللی داشته باشیم و در این بین باید به مواردی مانند شبکه فروش، خدمات پس از فروش، فروش مویرگی و داشتن نمایندگیها توجه داشت. اعتبارات و تسهیلاتی که باید فراهم شود و اعتمادهایی که باید جلب شود تا یک پروسه اقتصادی انجام شود نیز بخش دیگری از باید هاست حال اگر به هر دلیلی هرکدام از بخشها در کار خود نقصی داشته باشند بدون شک بر کل مجموعه تأثیر میگذارد.
در حوزه واردات، بحثی که الان مطرح میشود این است که بیشتر تحریمهای داخل کشور آسیب رسانده یا تحریمهای خارج کشور؟ به نظرم فرقی نمیکند ولی میتوانم بگویم هرچند حجم تحریمهای داخل کشور بیشتر از تحریمهای خارج از کشور نبوده ولی به نوعی دردناکتر و تأسف آورتر است. چرا؟ چون به عنوان مثال هموطنان ما در سطوح تصمیم ساز در سازمان صمت، اداره گمرک و... تصمیمگیریهایی کردند که صرفا متناسب با اقتضائات و شرایط بخش خودشان بود نه کلان جامعه.، که این اصلا روند مناسبی نیست.
در حوزه واردات ۴گروه کالایی اعلام شد که در گروه چهارم کالاهای ممنوعه قرار گرفت و در ۳گروه قبلی نیز درست از فردای اعلام این گروهها تا امروز، جابه جاییهای بسیاری وجود داشته است. این موضوع نشان میدهد که هیچ نگاه کارشناسی درارتباط با اختصاص این کالاها در این ۴گروه وجود نداشته و دلایل این آزمون و خطا هم این است که بخش دولتی بخش خصوصی را باور ندارد.
نمی خواهم بگویم اتاق اصناف وظایف خود را به صورت کامل انجام میدهد و هیچ نقصی ندارد ولی معتقدم اگر از اتاق اصناف کمک بیشتری گرفته میشد میزان خطاها کاهش مییافت. در مدیریت یک مفهوم به نام بهرهوری وجود دارد که معنای آن حداکثر استفاده از حداقل منابع است. به نظرم مسئولان دولتی باید بهرهوری را بالا برده و از بضاعت اتاق اصناف و اتحادیهها استفاده کنند.
ما بنا نداریم در تصمیمگیریهای کلان جامعه ورود پیدا کنیم ولی این توقع را داریم که در حوزه واردات، تعرفهها و مسائلی که به زنجیره ارتباطی اتاق اصناف و اتحادیه بین واحدهای صنفی و بدنه جامعه با سازمانهای دولتی و با بخش تصمیم گیر بر میگردد، نظر مشورتی ما را جویا شوند. این موضوع البته کمتر اتفاق افتاده که خود بعد از تصمیمگیریها باعث ایجاد تنشها و اختلافاتی میشود.
در تقسیمبندی جدید کالاها برای اتحادیه و اصناف شما هم تغییراتی ایجاد شد؟ چه انتظاراتی دارید؟
بله همچون سایر اتحادیهها در حوزه واردات کالاهای ما نیز یکسری تغییرات در گروههای مختلف به وجود آمد. من به عنوان یک فعال صنفی میانه خوبی با واردات ندارم. در کشورهای همسایه و حتی در کشورهای اروپایی کمتر شاهد هجوم مردم و تمایلات آنها به کالاهای لوکس و لاکچری هستیم و مرسوم نیست که این هزینهها از طریق خانوادههای خاص به اقتصاد جامعه تحمیل شود اما در واردات به ایران این موضوع را میبینیم. به نظر من واردات باید منطقی باشد و نباید کالاهایی که نیاز واقعی و پشتیبان و لجستیک صنایع و تولید کشاورزی صنعت و ساختمان هستند را به چشم شکلات، گروات و. . نگاه کنیم، این کار خیلی کار عقلانی نیست.
شاید اگر در حوزه تقسیمبندی گروه یک، دو و سه یا تخصیص ارز دولتی به این کالاها از مسئولان اتحادیه ماشین آلات و کشاورزی که به نوعی چرخ همه کارخانجات، صنایع کوچک و بزرگ و متوسط و تولید مملکت را به گردش در میآورد، مشورتی گرفته میشد اوضاع بهتر از حالا بود. حداقل انتظار ما این است که برای حمایت از تولید ملی که مورد تأیید مقام معظم رهبری هم بوده و و از شاخصهای اقتصاد مقاومتی محسوب میشود، مورد مشورت قرار بگیریم.
ما هیچ وقت نخواستهایم ابتکار عمل از مسئولان و بزرگان و دولتمردان گرفته شود و در اختیار بخش خصوصی قرار داده شود. در همین راستا انتظار داریم جلسات مشورتی، همفکری، هم افزایی و همدلی بین بخش خصوصی و دولتی در خصوص مسائل تخصصی اتحادیهها بهویژه واردات برگزار شود.
چه چشم اندازی درباره وضعیت ماشین آلات کشاورزی، ساختمانی و صنعتی و... در شرایط تحریم دارید؟
با توجه به آتش سوزی در یکی از انبارهای بزرگ دپوی ماشین آلات بخش کشاورزی در مشیریه و سوختن صدها میلیارد ریال از ماشین آلات، ما کمی مشکل داریم. قبلا در صورت وجود چنین حادثهای بلافاصله ثبت سفارش میکردیم ولی اکنون به دلیل تحریم به راحتی نمیتوانیم آنها را جایگزین کنیم هرچند برای حل این مشکل امیدوار هستم. باید به این موضوع توجه کنیم که این ماشین آلات، کالاهای سرمایهای و ملی محسوب میشوند و در شرایط فعلی باید دقت بیشتری در نگهداری از آنها داشته باشیم.
به هرحال الان در ماشین آلات کشاورزی مشکل داریم و امیدواریم در سایر حوزهها یعنی ماشین آلات ساختمانی، ماشین آلات صنعتی، دام و طیور و اتوماسیون صنعتی هم تا اواسط ۹۸ که شرایط جدیدی برای سیستم اتنقال ارز ارائه شود و راهکاری پیدا شود که این خلا را پر کنیم، افتان و خیزان به کار خود ادامه میدهد. ولی بیشک اگر راهکاری برای تأمین مایحتاج صنایع و کارخانجات و بخش کشاورزی ما پیدا نشود ما از اواسط سال ۹۸با خلأ جدی در حوزه ماشین آلات به صورت عام و عمومی مواجه خواهیم بود.
شما ریاست کمیسیون ارتباطات اتاق اصناف را به عهده دارید درباره ارتباطات در اتاق اصناف کمی توضیح دهید و همینطور این که به طور مشخص فعالیت هایتان در چه زمینهای هست و چه کمکی میتواند به اصناف داشته باشد؟
در قانون، کمیسیونهای ۵گانه تخصصی در همه اتحادیههای صنفی دیده شده و همه اتحادیهها طبق آیین نامهها باید کمیسیونهای ۵گانه بازرسی فنی، رسیدگی به شکایات، حل اختلاف و کمیسیون فنی را تشکیل دهند. این کمیسیونها در اتاق اصناف ایران هم در قانون ۶ کمیسیون دیده شده و سایر کمیسیونها نیز با توجه به نیازهای زمانی و مکانی و اقتضائات قابل تعریف و با گرفتن مصوبات، فعال میشوند.
کمیسیون ارتباطات از لحاظ شکلی، کمیسیونی است که به خوبی وظیفه اطلاع رسانی را انجام داده است. نشریه اصناف سالها تریبون اصناف بوده و کمیسیون ارتباطات هم متولی تولید و ارائه محتوا و استخراج مطالب و اطلاع رسانی به جامعه صنفی بود ولی از پایان سال ۹۶ نشریه اصناف به عنوان یک بخش کاری عمده کمیسیون ارتباطات که مسئولیت آن را به عهده دارم دیگر منتشر نشده است. در این راستا ۱۰نفر از روسای اتحادیههای مختلف ازجمله آقایان کمالیان، جعفری، اژدرکش، میرابراهیمی، درخشان، نویدی و فداکار فعال هستند و مرحوم باستانی نیز حضور داشتند و با استفاده از تجربیات و کمکهای فکری این دوستان، پیشنهاداتی را برای بهبود ارتباطات درون و برون سازمانی به هیئت مدیره محترم ارائه کردهایم.
ما درتمام این سالها سعی کردهایم با توجه به مصوباتی که در صورتجلسه کمیسیون موجود است، پیشنهادات بسیاری در جهت ارتقای سطح روابط ارائه دهیم و برای برخی مشکلات پیش رو و تسهیل ارتباطات بین اتاق با اتحادیهها نیز راه حلهایی پیدا کنیم هرچند به هرحال معضلاتی هم از لحاظ محتوایی برای کاربردی و عملیاتی کردن این مصوبات وجود دارد.
از هیئت رئیسه اتاق اصناف چه انتظاری دارید؟
من این توقع و امید را دارم که هیئت رئیسه اتاق اصناف به کمیسیونهای تخصصی خود به صورت شکلی و مصوبه قانونی نگاه نکند بلکه نگاه آن به صورت محتوایی و کاربردی باشد وخروجی این کمیسیونها را رصد کنند. درواقع به نظرم همانطور که برنامه کاری برای انجام هر کاری داریم باید یک کارنامه هم داشته باشیم که آن کارنامه مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار بگیرد.
متأسفانه به دو مفهوم ارزیابی و ارزشیابی در جامعه صنفی توجهی نمیشود. در ارزیابی صرفا بررسی نمود مادی یک پدیده است مثلا فلان کمیسیون چند جلسه برگزار کرده و چند مصوبه داشته است. اما ارزشیابی، مفهومی است که هم ظواهر مادی (کمی) و هم کیفی را در نظر میگیرد یعنی مشخص میشود یک کار وقتی انجام میشود چقدر تأثیرگذاری داشته است. امیدوارم مسئولان و هیئت رئیسه اتاق اصناف در ارتباط با کمیسیونها و بررسی شرایط پیشرفت و توسعه کمیسیونها رو به ارزشیابی بیاورند نه این که تنها به این موضوع نگاه کنند که چند جلسه برگزار شده است.
به هرحال ما اگر بتوانیم از طریق کمیسیون ارتباطات یا از طریق تعاملات شخصی، این مفهوم را به دوستانمان منتقل کنیم که باید تأثیرگذاری افراد، کمیسیونها و... را ارزشیابی کنند، شاید در تصمیمگیریهای بعدی تشکیل کمیسیونهای جدید که در قانون پیشبینی نشده و... بتوان راحتتر به نتیجه رسید.
به عنوان یک مدیر صنفی و اقتصادی درباره مدیریت زمان در کار به طور کلی چه نظری دارید؟
دو مفهوم self control و self manageداریم که باعث میشود حتی وقتی 2نفر در شرایط مساوی با یکدیگر کارشان را آغاز میکنند در نهایت بازده یکسانی نداشته باشند، یکی پلههای ترقی رابا سرعت بالایی طی میکند دیگری کندتر و برخی هم درجا میزنند و امیدوارم کسی هم روبه عقب نرود.
باید گفت که هردو این مفهوم به مدیریت زمان برمی گردد. بسیاری از آدمها تصور میکنند که شبانه روز ۲۴ ساعت است ولی ۲۴ساعت نیست. این تفکر ساده لوحانهای است که ما شبانه روز را ۲۴ ساعت فرض کنیم. بلکه باید به این موضوع توجه کنیم که یک شبانه روز هزار و ۴۴۰ دقیقه است. وقتی از این زاویه نگاه کنیم که خداوند ۱۴۴۰ دقیقه وقت در روز برای ما قرار داده است میتوانیم برای دقایق خود برنامهریزی کنیم، همزمان چند کار انجام دهیم، به اوقات فراغت، مطالعه شخصی و. . بپردازیم و کمتر وقتمانر ا هدر بدهیم.
مدیریت زمان درواقع مدیریت همان ۱۴۴۰ دقیقه است اگرچه در خانواده و چه در محل کار از این دو مفهوم استفاده کنیم و مدیریت زمان مناسبی داشته باشیم موفقیت ما حتمی است اما زمانی که همه چیز را واگذار کنیم اتفاقات خوبی نمیافتد. به عنوان مثال در برخی از جوامع روستایی در گذشته همه چیز را به قضا و قدر میسپردند مثلا میگفتند اگر بارندگی و محصول زیاد بود برای پسرمان زن میگیریم. این موضوع یعنی یک تصمیمگیری اصلی در زندگی به بارندگی و محصول موکول میشد. حتما ما در جامعه و پیشرفته پیچیده امروزی باید توکل به خدا داشته باشیم ولی تصمیمگیریهای کلان را حق نداریم به چیزی خارج از وجود خودمان موکول کنیم بلکه باید برنامهریزیهای دقیقی داشته باشیم.
همچنین مفهوم برنامهریزی در دنیا عوض شده و برنامهریزیهای غلطان جایگزین شدهاند. در یک دوره ای، هنگام نوشتن برنامههای توسعه برنامه چهار ساله، پنج ساله و حتی در برخی کشورها برنامه ۷ساله مینوشتند ولی الان به حدی شدت تغییرات در دنیا زیاد شده است که میگویند با توجه به یک سال گذشته ات برای یک سال آینده ات برنامهریزی کن.
با توجه به این که طبق استانداردهای جهانی یک قرن ۱۵دقیقه تعریف شده است و در علم ارتباطات هم به این عنوان اشاره شده است به عنوان یک کارآفرین اگر بخواهید برای چارت سازمانیتان غیراز شغلی، برنامه ساعتی و زمانی بگذارید به چه صورت برنامهریزی میکنید؟
اگر در اینترنت یا کتابهای مدیریتی جست و جو کنید، هرکسی برای ارتقای بهرهوری و بحث زمانبندی و راستی آزمایی، شیوههای مختلفی بر حسب ظن و گمان خود پیدا میکند و حتی گاه کسی که به منظور ارتقای فضای کار خود از لحاظ زمانبندی به دنبال یک رویه میگردد، دچار سردرگمی میشود. اما من هنوز اعتقاد دارم که فرهنگ زیربناست هرچقدر هم بگویند فناوری، تکنولوژی و اقتصاد زیربناست ولی معتقدم فرهنگ زیربناست.
این موضوع را حاضرم اثبات کنم که تا وقتی مسائل فرهنگی مورد بازنگری قرار نگیرد و موارد خوب آن استخراج نشود و موارد معیوب و مبهم آن کنار گذاشته نشود ما نمیتوانیم توفیقی در حوزه اقتصاد، تکولوژی و... داشته باشیم. از لحاظ فرهنگی، معتقدم پرسنل باید فضای کار خود را دوست داشته باشند که این مهم با شعار انجام نمیشود.
همانطور که زندگی و خانه خود را دوست داریم، باید محیط کار شهر و کشورمان را نیز دوست داشته باشیم، نه فشار و نه آیین نامه و بخشنامه نمیتواند این موضوع را ایجاد کند. من در کمیسیون ارتباطات اتحادیه و دفتر کار خودم همیشه تلاش کردهام به دنبال ایجاد دوستی، انگیزه، مودت و ایجاد محیطی کاملا سالم باشم. در این زمینه با ارفاق نمره قبولی را به خودم میدهم. هر مسئولیتی در هرجایی که داشتهام قبل از این که وارد چارتهای اداری شوم واقعا تفویض اختیار و تقسیم کار و ایجاد فرهنگ احترام به مخاطب و روابط تعاملی در ارجحیت بوده است.
در دنیا با سرعت نور اطلاعات به دست کاربران فضای مجازی میرسد و تمام کسانی که در فضای مجازی حضور دارند میتوانند تولید محتوا کنند. به عنوان یک اتحادیه صنفی کارآ و موفق چقدر تاکنون موفق بودهاید و توانستهاید این اتحادیه را به آن جایگاه پایلوتی برسانید که در بین اتحادیههای صنفی که از حالت سنتی خارج شود. برنامههای آیندهتان چیست که فضای سایر اتحادیهها متحول و مدرن شود؟
شدت تغییرات در دنیا در گذشته خیلی کند بود ولی حالا میگویند
change is changing یعنی تغییر خودش تغییر میکند. این، یعنی وقتی شما آمادگی تغییر را دارید و از مبدا شروع میکنید ماهیت این تغییر هم تغییر میکند پس یک مدیر باید مدیریت سیال و شناور و آمادگی پذیرش هر نوع تغییر و نسخهای برای آن تغییرات را داشته باشد تا بتواند متغیر و عوامل اطرافش را کنترل کند.
انفجار اطلاعات در دنیای مجازی باعث شده که شدت تغییرات و سیال بودن آن خیلی بیشتر نمود پیدا کند. درواقع فضای مجازی مثل چاقو میماند، چاقو فی نفسه خوب یا بد نیست. با چاقو میتوان شکم یک بیمار را شکافت یک غده را بیرون آوورد و زندگی به فرد بخشید یا این چاقو را وارد شکم یک انسان دیگر کرد و وی را کشت، پس نوع استفاده ما از فضای مجازی است که اهمیت دارد. معتقدم بخشی از عمر مردم در فضای مجازی به بطالت میرود. میزان اطلاعات بساری از این افراد درحوزههای سیاست، فرهنگ، اقتصاد و. . در سه جمله است و از فضای مجازی خیلی کم یاد میگیرند که این موضوع در درازمدت به فرهنگ جامعه آسیب میزند. این درحالی است که فضای مجازی فرصتی است که میتوان نوآوری کرد، ارتباطاتی به وجود آورد و فرهنگسازی کرد. مثلا در زلزله مردم میتوانند قبل از اعلام صدا و سیما و... آگاه شوند و خود را برای کمک به همنوع خود تجهیز کنند که این بعد مثبت قضیه است ولی بعد منفی آن همان اتلاف وقت و عدم مدیریت زمان به درستی است.
شما خودتان از فضای مجازی در تحمل سازمانی خود چگونه تعریف کردید؟
ما از تکنولوژی استفاده میکنیم. از اتوماسیون اداری استقبال میکنیم ولی مشکلاتی هم برای ما ایجاد کرده چون آن اعتمادی که باید باشد وجود ندارد. مثلا نمیدانیم نامه یا درخواست ما به مقصد رسیده است یا نه. در ارتباط ما با سازمانهای بالاسری هم از اتوماسیون اداری و بعضی از کانالهای مختلف شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم برای این که بدانیم آنجا چه اتفاقاتی میافتد. برای ارتباط با همکاران خود هم به صورت کاملا مدیریت شده، از شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم چون هزینه کمتری دارد و سرعت انتقال اطلاعات هم بالاست. از این بخش که خودمان مدیریت میکنیم کاملا رضایت داریم. از طریق سایت هم میتوان ارتباط خوبی با مخاطبین داشت. در این سالها نشریههای مختلفی هم داشتیم که آخرین آن نشریه عصر صنعت بود. این نشریه پرمخاطب بود و کیفیت بالایی هم داشت. ما از این نشریه در انعکاس عملکرد اتحادیه خوشحال بودیم و مستند اعلام میکردیم که چه اتفاقاتی افتاده است. همچنین از طریق آن به معرفی فناوریهای جدید میپرداختیم و امیدواریم بتوانیم بهزودی دوباره آن را استارت بزنیم و از این ظرفیت استفاده کنیم. از لحاظ بعد انسانی قضیه هم هم روابط عمومی ما بسیار فعال است و از ارتباطات تلفنی گروه کمیسیون و. . نهایت استفاده را میبریم. سعی میکنیم روابط را حفظ کرده، ارتقا دهیم و از تجربیات دوستانمان هم در جهت بهبود کارها استفاده کنیم.
در پایان برای همکارانتان در اتحادیه ساعت صحبتی دارید؟
اتحادیه ساعت تهران با مدیریت جناب آقای احمدی که عمدتا در جلسات ایشان را میبینم خیلی فعال و انسان محترمی هستند و بارها خدمت ایشان رسیدم و از تجربیات و علمشان بهره برده ام، اتحادیه موفقی است. من به نوبه خودم از همه اعضای هیئت مدیره محترم و پرسنل اتحادیه ساعت که به نوعی مجاورت مکانی هم با اتحادیه ماشنی آلات هم دارد و از این صنف دقیق و ارزشمند تشکر میکنم. تشکر ویژه هم از خانم بیامنش سردبیر محترم مجله عصر زمان دارم که زحمتهای زیادی را این سالها برای ارتقای بخش آموزش و ارتقای اطلاعات و دانشی اصناف در سنگرهای مختلف انجام دادند.